سخنرانی میریانا اسپولیاریک، رئیس کمیته بین­‌المللی صلیب سرخ. دانشکده حقوق دانشگاه کلمبیا، 10 اسفند 1401

بیانیه، 10 اسفند 1401، ایالات متحده امریکا

خانم­‌ها و آقایان، همکاران گرامی

پنج ماه قبل، کار خودم را در مقام رئیس کمیته بین‌­المللی صلیب سرخ آغاز کردم.

رهبری این سازمان در این برهه تاریخ یک امتیاز و یک چالش است:

در هنگامه‌­ای که مخاصمه مسلحانه بین­‌المللی بین روسیه و اوکراین بر تحولات سیاسی حکمفرما شده است.

ما در سراسر جهان شاهد دوران ظهور دوباره شکاف‌­ها هستیم.

مخاصمات به نفی بشریت بر اساس نژاد، مذهب، طبقه اجتماعی و جنسیت منجر می‌­شوند.

مخاصمات در حال رقم­زدن عقب‌گردی از دستاوردهای خطیر توسعه انسانی اعم از برابری جنسیتی هستند.

تصادفی نیست که هم‌زمان با زوال حقوق زنان و دختران، خشونت افزایش می‌­یابد. وقتی مخاصمه به طول می­‌انجامد، برابری زنان و دختران از صحنه حذف می‌­شود.

از من، در جایگاه اولین رئیس زن تاریخ 160 ساله کمیته بین­‌المللی صلیب سرخ، مکرراً نقطه نظراتم درباره این مسائل را جویا می‌­شوند.

امروز، می­‌خواهم تصورات اولیه‌­ام را با شما در میان بگذارم.

کمیته بین­‌المللی صلیب سرخ سازمانی مستقل و بی‌­طرف است که در سراسر جهان برای کاهش آلام در مخاصمات و سایر شرایط خشونت‌­آمیز فعالیت می­‌کند. این سازمان از سوی دولت‌­ها و کنوانسیون‌­های ژنو مأمور است که احترام به حقوق بین‌­المللی بشردوستانه را ترویج کند.

این قوانین متضمن وجود حداقلی از بشردوستی در مخاصمات هستند. به‌­طور خلاصه لب کلامشان این است: غیرنظامیان و مددکاران بشردوست را هدف قرار ندهید؛ تجاوز نکنید؛ آدم­‌ها را شکنجه یا اعدام نکنید؛ بیمارستان‌­ها و مدارس را هدف قرار ندهید؛ از تسلیحات غیرقانونی استفاده نکنید؛ بین افراد تحت حوزه قدرت خود تبعیض قائل نشوید.

در طول ماه­‌های اخیر، از عملیات‌­های کمیته بین‌­المللی صلیب سرخ در اوکراین، سوریه، اتیوپی و مالی بازدید کرده­‌ام تا به حرف جوامعی گوش بدهم که هر روز با تأثیرات مخاصمه زندگی می‌­کنند.

واضح است که وقتی حقوق بین‌­المللی بشردوستانه نقض شود، این غیرنظامیان هستند که رنج می‌­برند. و غیرنظامیانی که پیشاپیش در جوامع به حاشیه رانده شده یا بی­‌قدرت هستند بیشتر از سایرین رنج می‌­برند.

در جریان یکی از بازدیدهای اخیر، شاهد دهشت‌­های شوم و  درهم­‌آمیخته‌­ای بودم که زنان در طول مخاصمه می‌­بینند:

در درمانگاهی که به­‌سختی سر پا ایستاده بود: چند زن جوان، سربازهای سابقی که برای جنگ استخدام شده بودند، با زخم­‌های شدید دچار جراحات وخیمی شده بودند که نیازمند قطع عضو بود.

اما فقط این نبود: این زنان مورد تجاوز قرار گرفته بودند، باردار بودند و در شرایطی که درمان پزشکی تقریباً وجود نداشت، با دورنمای زایمان مواجه بودند. به دلیل انگ و شرم، از خانواده­‌هایشان طرد شده بودند.

استیصال محض این وضعیت هولناک است.

اما این چهره زنان در جنگ است. چهره‌­ای که اغلب اوقات نادیده گرفته می­‌شود و کم‌­اهمیت‌­تر از آنچه هست جلوه داده می‌­شود.

چرا ارتش‌­ها اغلب آماری از کشته‌­شدگان و مجروحان دارند اما ارقام قابل‌­اعتمادی درباره موارد خشونت جنسی در مخاصمات نداریم؟

اینکه نمی‌­توانیم با صراحت و مبتنی بر واقعیت از این مسائل حرف بزنیم راه را بر ادامه بی‌­کم‌­وکاست این جنایت‌­ها باز می‌­گذارد.

محاکم بین­‌المللی هر روز بیش از قبل اثرات جنسیتی مخاصمه را به رسمیت می­‌شناسند: از جمله چند رخداد که در هفته­‌های آتی اینجا در نیویورک برگزار خواهد شد؛ «کمیسیون مقام زن» سازمان ملل و دستور کار «زنان، صلح و امنیت» شورای امنیت سازمان ملل.

کمیته بین‌­المللی صلیب سرخ این تاثیرت را در عملیات خود می‌­بیند:

  • در شرایط مخاصمه، زنان حین زایمان می‌­میرند.
  • دخترها با آمارهای بالاتری نسبت به پسرها از تحصیل محرومند. هنگام تصمیم­‌گیری خانواده‌­ها برای چگونگی ادامه زندگی یا حتی زنده‌­ماندن کدام­‌یک از اعضای خانواده، دخترها فروخته می‌­شوند یا به اجبار ازدواج می‌­کنند.
  • احتمالاً زنان برای مواجهه با جراحت، خسارت به اموال و ازدست‌­رفتن درآمد منابع مالی کمتری دارند. برای دسترسی به مراقبت‌­های بهداشتی با موانع بیشتری مواجه‌هستند.
  • زنان در نقش‌­های تصمیم‌­ساز مربوط به ارائه کمک بشردوستانه نمایندگان کمتری دارند.
  • خشونت جنسی همچنان در مخاصمات فراگیر است، و با فاصله زیادی بیشتر بر زنان و دختران اثر گذاشته، زندگی و کرامت آنها را نابود می‌­کند.

نابرابری جنسیتی بیش از سایرین بازدارنده زنان و دختران است اما به همه آسیب می­زند؛ پسرانی که به‌­عنوان رزمنده استخدام می‌­شوند، کسانی که به‌­دلیل گرایش جنسی یا هویت جنسیتی خود مورد حمله قرار می‌­گیرند.

چطور از این بزنگاه به سوی ارزش­‌های فراگیر بشردوستی، کرامت، و حقوق برابر برای تمام ابنای بشر عبور کنیم؟

چند مسیر ممکن داریم.

اولاً، حقوق بین­‌المللی بشردوستانه در بطن حمایت از قربانیان مخاصمات قرار دارد. به این معنا که زنان، مردان، پسران و دختران مختلف از حمایت برابر برخوردارند.

هر چقدر تأکید کنم کم است: طرف­‌های جنگ این قدرت را دارند که تأثیرات جنسیتی را تحمیل کنند یا کاهش دهند. این دولت‌­ها و حاملان سلاحند که خشونت می‌­ورزند، تصمیم­‌گیری می‌­کنند و منابع را توزیع می‌­کنند.

در نتیجه، همین­‌ها قدرت پیشگیری از نابرابری‌­هایی را دارند که در جوامع پیش می‌­آید.

احترام به حقوق بین­‌المللی بشردوستانه وضع همه افراد همه جنسیت‌­ها را که از مخاصمه مسلحانه آسیب دیده­‌اند بهتر خواهد کرد. باعث پیش­گیری از آسیب زیاد حاصل از نقض قواعد آن شده و به بازسازی ثبات و آشتی جوامع کمک خواهد کرد.

آنچه بسیار مهم است اینکه حقوق بین‌­المللی بشردوستانه شامل اصل عدم تبعیض است. در اعمال این حقوق، تبعیض بر اساس نژاد، رنگ پوست، جنسیت، مذهب، ثروت یا هر معیار مشابه دیگر ممنوع است.

اما اجرای موثر این وظیفه مستلزم منابع اختصاصی و تخصص فنی کسانی است که در جنگ تصمیم می‌­گیرند.

این امر نیازمند اراده سیاسی طرف­‌های دولتی کنوانسیون ژنو برای ارزیابی رفتار خود و بررسی جدی این موضوع است که آیا نیروهای رزمی آنها برای لحاظ‌ ­کردن حمایت از کل جمعیت غیرنظامی از جمله کسانی که در خطرند، یعنی عمدتاً زنان و دختران، مجهز شده‌­اند یا خیر.

کمیته بین­‌المللی صلیب سرخ با متخصصان نظامی، بشردوستان و دانشگاهیان درباره موضوع جنسیت و حقوق بین­‌المللی بشردوستانه جلساتی داشته تا این مسائل را بررسی کند:

  • رفتار نظامی چگونه می‌­تواند مردم را در معرض خطرات خشونت جنسی قرار دهد؟
  • رفتار آنها در طول اشغال چگونه می‌­تواند باعث تقویت نابرابری‌­ها شود؟
  • بازداشتگاه‌­های آنها چگونه برای اقامت زنان اداره می‌­شود؟

پیش از هر چیز، وقتی دولت­‌ها نسبت به گنجاندن نگاهی جنسیتی به اجرا و تفسیر حقوق بین‌­المللی بشردوستانه تعهد مشخصی می­‌دهند، اوضاع کم­‌کم تغییر می­‌کند. اما فقط تعداد انگشت­‌شماری از دولت­‌ها صراحتاً چنین تعهدی داده‌­اند.

خلاهای موجود در داده‌­های جنسیتی و سوگیری جنسیتی در برنامه­‌ریزی و هدایت عملیات­‌های نظامی نیز موانعی بر سر راه پیشرفت هستند.

داشتن زنان پای میز تصمیم‌­گیری در این زمینه تفاوتی را رقم می­‌زند؛ مشارکت معنادار زنان در تفسیر و اجرای حقوق بین‌­المللی بشردوستانه محدوده وسیع­‌تری از اطلاعات را به کانون توجه می­‌آورد. در اختیار داشتن مشاورانی با تخصص جنسیتی نزد فرماندهان نیز راهگشاست.

ثانیاً، میزان روزافزون نابرابری جنسیتی زنگ خطری است که باید به آن گوش فرا دهیم. هر چه نابرابری بیشتر باشد، بی‌­ثباتی و احتمال اینکه مخاصمه‌­ای درگیرد یا تشدید شود هم بیشتر است.

شواهد روشنند: صلح زمانی قابل دسترسی که همه احترام برابر ببینند، از آسیب جسمی و روانی در امان باشند و دسترسی کامل به فرصت‌­های اقتصادی داشته باشند.

با همین منطق، برابری جنسیتی یک شاخص صلح و امنیت است.

تحلیل تأثیر نابرابری جنسیتی و هنجارهای جنستی در درک احتمال وقوع خشونت داخلی یا بین­‌المللی، احتمال موفقیت توافقاتی حاصل از مذاکرات صلح و حتی درک روابط با خشونت شدید موثر است.

اغلب اوقات، زنان بین تصمیم‌­گیرندگان هدایتگر جنگ یا غایبند یا در اقلیت.

به رغم تاثیرات مرگبار و تبعیض‌­آمیز مخاصمه بر زنان، موضوع جنسیت را همیشه به بعد واگذار کرده‌­اند و در جلسات تحت سیطره اضطرارهای جنگ، ناپسند و نابجا دانسته‌­اند.

اما آنچه قبل و حین مخاصمه رخ می‌­دهد بر نتیجه مخاصمه اثر می‌­گذارد.

اگر زنان در بازار کار غایب باشند، وقتی زخمی یا بیمار می­‌شوند دسترسی به درمان نداشته باشند، اگر قرار باشد با زخم‌­های جسمی و روحی خشونت جنسی زندگی کنند، اگر فقیر باشند، چطور جای خود را دور این میز به دست آورند؟

بنابراین بسیار مهم است که زنان صرفاً برای آمارسازی پای میز نباشند بلکه توانمندسازی شوند تا جوامع خود را نمایندگی کنند.

در نهایت هنگام گرفتن تصمیم‌­های مهم تنها کسانی صاحب نفوذ خواهند بود که دارایی‌­ها را کنترل می‌­کنند.

ثالثاً، همه باید سهم خود را ادا کنیم.

تیغ­‌های نابرابری جنسی در دل ساختارها، موسسات و افراد جا خوش کرده‌­اند. یعنی در خانه‌­ها، محل‌­کارها، و میدان‌­های نبرد ما.

هر کدام از ما در به­‌چالش‌­کشیدن مفروضاتمان در این باره که ریشه‌­های این مشکل کجا پاگرفته‌­اند نقش داریم.

پیش­تر، از قدرت­‌ها دولت‌­ها و طرف­‌های مخاصمه در مقام کنشگرانی گفتم که می‌­توانند رنج را تحمیل کنند یا کاهش دهند.

اگرچه این­ها مسئولیت دارند که به حقوق بین‌­المللی بشردوستانه احترام بگذارند و راه‌­حل­‌های پایدار بسازند، سازمان‌­های بشردوست هم توان و مسئولیت رسیدگی به رنج‌هایی را که همراه اثرات و نابرابری‌­های جنسیتی است دارند.

کمیته بین­‌المللی صلیب سرخ مطابق اصول بشردوستانه بنیادینی فعالیت می‌­کند که چارچوبی اخلاقی و عملیاتی برای اقدام در اختیارش قرار می­‌دهد؛ همین احترام به این اصول مبنایی است که بر اساس آن دیدگاهی جنسیتی را در کار خود می‌­گنجانیم.

اصل بشردوستی، که علت وجودی تلاش‌­های بشردوستانه است، کمیته بین‌­المللی صلیب سرخ را به حفاظت از جان انسان، تضمین احترام به بشر، و پیشگیری و کاهش آلام بشری در هر کجا که دیده شود ملزم می­‌کند.

و البته تنها زمانی می‌­توانیم به رعایت معنادار اصل بشردوستی نائل شویم که حقوق و کرامت همه را دائماً تصدیق کنیم.

پس، اصل بی‌­غرضی یعنی ما می‌­خواهیم آلام را صرفاً بر اساس نیاز کاهش دهیم.

بدون عینکی جنسیتی، نمی‌توانیم به بی‌­غرضی احترام بگذاریم: این اصل به ما کمک می‌­کند نیازهای بشردوستانه گسترده و متنوع افرادی را که با آنها کار می‌­کنیم ببینیم و درک کنیم. این موضوع شکاف مهمی در کار ما بوده و هنوز نتوانسته‌­ایم کاملاً این شکاف را برطرف کنیم.

بخش بشردوستانه ابتدا در اواخر دهه 1980 به تمرکز بر نیازها و تجارب زنان به‌­عنوان نیازها و تجاربی متمایز از مردان پرداخت. تا پیش از آن فرض غالب این بود که اقدام بشردوستانه «خارج» از هنجارها و تعاملات جنسیتی طراحی و ارائه می‌­شوند.

اکنون اما تقریباً برعکس است. دیگر مشخص شده که واکنش‌­هایی که نابرابری جنسیتی را در نظر نمی‌­گیرند احتمالاً تبعیض جنسیتی و سایر آسیب­‌ها را تشدید می­‌کنند.

محور امر دسترسی و مشارکت معنادار و کرامت‌­آمیز افرادی بحران‌­زده است. ما دوباره متمرکز شده­‌ایم تا زنان هم مانند مردان به­‌عنوان عاملان فعال و کارشناسان اصلی زندگی‌­ها خود به رسمیت شناخته شوند.

زنان و دختران باید شنیده و دیده شوند و بیشتر از توان اثرگذاری و نقش‌­آفرینی در تصمیمات و اقداماتی برخوردار باشند که بر آنها اثرگذار است و این از برنامه‌­های بشردوستانه ما آغاز می‌­شود.

اصل سومی که کمیته بین­‌المللی صلیب سرخ از آن پیروی می­‌کند اصل بی­‌طرفی است.

تعهد و پایبندی کمیته بین‌­المللی صلیب سرخ به بی‌­طرفی یعنی اینکه ما جانب طرف­‌های مخاصمه را نمی‌­گیریم و تماس خود را با همه طرف­‌های مخاصمه حفظ می‌­کنیم.

بی­‌طرفی ابزاری عملی است که به ما کمک می­‌کند برای دسترسی به جوامع آسیب­‌دیده از مخاصمات در صعب‌­العبورترین مناطق مذاکره کنیم. این اصل به ما کمک می‌­کند اعتماد جمعیت را به دست آوریم و در قلمروهای دو سوی مخاصمات بی‌­خطر فعالیت کنیم.

ما در جایگاه سازمانی بی­‌طرف درباره مسائل سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک موضع‌­گیری نمی‌­کنیم. این امر هرگز باعث نشده ما دنبال دسترسی و کاهش آلام افرادی متاثر از مخاصمه مسلحانه و آسیب‌­های حاصل از تعاملات سیاسی و قدرتشان نباشیم.

کمیته بین­‌المللی صلیب سرخ رفته‌­رفته بهتر تاثیر فراگیر و آسیب‌­رسان نابرابری جنسیتی در شرایط مخاصمه را درک کرده است. متوجهیم که چقدر مهم است که برای رفع آن برنامه­‌هایمان را طراحی کنیم.

مهم­ترین نکته این است که واکنش‌­هایی که نابرابری جنسیتی را در نظر نمی­‌گیرند احتمالاً تبعیض جنسیتی و سایر آسیب­ها را تشدید می­‌کنند.

بشردوستی، بی‌­غرضی و بی‌­طرفی. کنار هم گذاشتن این سه اصل یعنی ما تنها طرف قربانیان مخاصمه مسلحانه و خشونت را می­‌گیریم، چه مردان، چه زنان یا کودکان و تلاش می­‌کنیم طبق تعهد خود به بشردوستی اثرات جنسیتی مخاصمه را رفع کنیم.

کار سرراستی نیست: ما با خود هنجارهای جنسیتی را به فرهنگ و گزینش سازمانی می­‌آوریم.

نحوه استفاده ما از قدرتمان بر هنجارها و تعاملات جنسیتی در جوامعی که در آنها فعالیت داریم اثر می­‌گذارد. چه کسانی را استخدام می­‌کنیم؟ با چه کسی در جامعه درباره ضروری‌­ترین نیازهایشان مشورت می­‌کنیم؟

مسئولیت ماست که تضمین کنیم ما حتی ناخواسته شرایط نامساعد زنان، دختران و دیگرانی را که به حاشیه رانده شده‌­اند تشدید نمی‌­کنیم.

معنای «عدم آسیب» برای ما همین است و شرط باقی‌­ماندن ما در جایگاه یک سازمان بشردوست قابل اعتماد برای کسانی که به آنها خدمت می­‌کنیم هم همین است.

خانم‌­ها و آقایان، دانشجویان عزیز،

من سخنانم را با تأملی درباره جایگاه امروزمان به پایان می‌­برم.

در مسیر فعلی، تخمین می­‌زنند که 132 سال طول خواهد کشید تا شکاف جنسیتی در سراسر جهان پر شود.

این شکاف‌­های مربوط به توانمندسازی اقتصادی و سیاسی، تحصیل و بهداشت و بقا بالاخص در مخاصماتی که کمیته بین­‌المللی صلیب سرخ در آنها کار می‌­کند عمیق‌­تر هم هستند.

تخطی‌­ها از حقوق بین‌­المللی بشردوستانه این شکاف‌­ها را تشدید می‌­کند.

رعایت حقوق بین‌­المللی بشردوستانه توسط طرف­‌های مخاصمه برای جلوگیری از بیشترشدن شکاف جنسیتی لازم است.

 مادامی که حقوق بین­‌المللی بشردوستانه برای همه افراد و همه جنسیت‌­ها رعایت نشود، خبری از بشردوستی و کرامت و صلح نیست. امنیت بین‌­الملل یعنی همانا امنیت بشر که خود، امنیت برابر مردان، زنان، پسران و دختران گوناگون است.

من در جایگاه رئیس کمیته بین‌­المللی صلیب سرخ همواره تاکید دارم که احترام به حقوق بین­‌المللی بشردوستانه تنها راه حفظ حداقلی از انسانیت بوده و در نهایت راه بازگشت به صلح و سعادت را هموار می‌­کند.

در این میان، یک معادله سرراست است: احترام به حقوق بین­‌المللی بشردوستانه یعنی احترام به کرامت برابر زنان و مردان.

حمایت از کسانی که با بدترین تبعیض‌­ها و صلب حقوق انسانی مواجهند و اغلب اوقات هم زنان و دختران هستند، در بطن احترام به قانون به مثابه مسیر صلح نهفته است.

متشکرم.