انفجارها بیمارستان صحرایی صلیب سرخ در غزه را در حالی که کادر درمانی برای موج مجروحان آماده میشوند به لرزه افکند.
نوشته دکتر سندی اینگلیس
انفجارها نشانه هستند.
بوم. و دوباره: بوم.
موج تلفات جمعی قریبالوقوع است.
در روزهای اخیر در منطقه ساحلی المواسی در انتهای جنوبی نوار غزه، آنگاه که خصومتها به یک اردوگاه آوارگان در نزدیکی اماکن کمیته بینالمللی صلیب سرخ رسید، دهها نفر کشته و شماری زخمی شدند. در عرض چند دقیقه همجوار این محل، بیمارستان صلیب سرخ که من در آن کار میکنم، شروع به پذیرش بیماران کرد.
من در بخش اداری بیمارستان، و در جلسهای درباره کارکنان و فهرست انجام کارها نشسته بودم که مشخصاً صدای بلند انفجاری را شنیدیم.
موج انفجار به من برخورد. دیوارهای چادر بیمارستان با شوک امواج تکان میخورد. متوجه شدیم که چه اتفاقی پیش روست و اکثر کارکنان (فلسطینیهای محلی و بینالمللی) برای آمادهسازی به بخش اورژانس رفتند.
اما وقت نبود. در هرج و مرج جنگ، شما خودتان را سازگار میکنید.
من در ورودی بیمارستان ایستاده بودم و آمبولانسها به داخل میآمدند، مواقعی به معنای واقعی کلمه زمان متوقف میشد و امدادگران برای گرفتن برانکارد بیرون میریختند، و هر بیمار را به قسمتی از بیمارستان که لازم بود به آنجا بروند و بر اساس رنگ دستهبندی شده بود هدایت میکردند.
منطقه قرمز: مرد جوانی که یکی از بازوانش متصل به تکههایی پوست از شانه آویزان است و زخمهای ترکش در سراسر قفسه سینه و شکم دارد. نیازمند رسیدگی فوری. جانش در خطر است. و به احتمال زیاد قطع عضو خواهد شد.
منطقه زرد: یک کودک نوپا که از درد جیغ میکشد، تمام اندامها متصل هستند، اما یک شکستگی واضح دیده میشود، و از بریدگیهای کم عمق خونریزی دارد. نیاز به اشعه ایکس و اسپلینت. شاید چند بخیه.
سردخانه: جسدی که چنان سوخته است که قابل شناسایی نیست. پیچیده شده در یک ملحفه.
در این روز، بیش از ۵۰ بیمار مجروح به بیمارستان صحرایی ما آمدند و با وجود تمام تلاشهای ما، هشت نفر از آنها پس از ورود جان خود را از دست دادند. اجساد 14 نفری که قبلاً کشته شدهبودند نیز آورده شدند.
پزشکان و پرستارانی که من با آنها کار میکنم، چه کارکنان محلی و چه کارکنان بینالمللی، با حوادث تلفات جمعی (شرایط بحرانی که معمولا بیشتر از تجهیزات استاندارد و سطح توان کارکنان است) ناآشنا نیستند. متاسفانه، در عرض پنج روز در طول هفته گذشته ما سه مورد حادثه اینچنینی داشتیم.
وقتی چنین اتفاقی میافتد، ما بر روی کاری که در دست است (درمان کسانی که به آن نیاز دارند) تمرکز میکنیم. داخل چادرهای گرم، شما تحلیل و بررسی میکنید، عمل میکنید، بخیه میزنید.
صدای شلیک گلوله و انفجار فاصله زیادی ندارد، که خود عنصر ترس را برای بیمارانی که تا کنون نیز در وحشت زندگی میکردند اضافه میکند. آنها که هوشیار هستند ممکن است وحشتزده یا هراسان باشند. برخی از آنها خاموش هستند (در شوک) یا برای خانوادهشان فریاد میزنند. بعضی نیاز به آرامبخش دارند.
پس از کمک به یک بیمار، نوبت تخت بعدی است. ارزیابی میکنید، نوشتهها را میخوانید، گچ میگیرید. و دوباره تخت بعدی. همه در اطراف شما اعضای خانواده فریاد میزنند، مردم سوگواری میکنند، ناظران فریاد میکشند. کارکنان هم، هر چند به وضوح تروما زدهاند، همچنان به کارشان ادامه میدهند.
مردم بیمارستانها را (حتی آنهایی که از کرباس و برزنت ساخته شدهاند) به دید بهشتی امن در حین جنگ مینگرند. طبق حقوق بینالمللی بشردوستانه، بیمارستانها مکانهای محافظت شدهای هستند تا کسانی که به کمک نیاز دارند بتوانند مراقبتهای پزشکی و درمان دریافت کنند.
در جایی مانند غزه، که هیچ غیرنظامی احساس امنیت نمیکند، یک وضعیت ناممکن (catch-22*) ایجاد میشود. مردم میخواهند نزدیک بیمارستان باشند، تا از این طریق احساس کنند کمتر در معرض خطر قرار دارند. در عین حال، ما فضای محدودی داریم و در تلاشیم به شرایط اضطراری در مقیاس بزرگ که در آن جان دهها نفر در معرض خطر است پاسخ دهیم.
معمولا قبل از موج بزرگ مصدومان، شما زمان برای جمعکردن کارکنان و محول کردن نقشها، آمادهسازی تخت تریاژ و جعبههای کمک مصدومیت جمعی با تجهیزات اضافی، و اطلاعرسانی سریع از آنچه پیش روست دارید. اما هفته گذشته، از آنجا که انفجارها به بیمارستان صحرایی بسیار نزدیک بود، بیماران ظرف شش دقیقه به بیمارستان رسیدند.
جراحات مانند جراحاتی است که ما به طور مداوم از زمان افتتاح بیمارستان صحرایی در اواسط ماه مه دیدهایم و مانند آنچه از ماه اکتبر در سراسر نوار غزه دیده شده است. برخی از آنها از لحاظ جسمی بهبود مییابند. و بعضی بدون عضو زندگی خواهند کرد. اما آسیبهای روانی، به ویژه برای کودکان، آنچنان سنگین است که برای سالها باقی خواهند ماند. این همیشه یک دغدغه بزرگ است و با من باقی میماند.
برخی از مجروحانِ هفته گذشته، به جراحیهای بیشتری نیاز خواهند داشت. بسیاری از آنها برای بهبودی به فیزیوتراپی و حمایت سلامت روان نیاز دارند.
بعد از رسیدگی به بیماران، نظافت میکنیم، جعبههای کمک مصدومیت جمعی را با تجهیزات جدید دوباره بستهبندی میکنیم، با اعضای خانواده صحبت میکنیم و در جلسه جمعبندی شرکت میکنیم.
سپس، برای وضعیت بعدی آماده میشویم.
___
بیمارستان صحرایی 60 تختخوابی صلیب سرخ، تلاشی ترکیبی کمیته بینالمللی صلیب سرخ و 12 جمعیت ملی صلیب سرخ به همراه جمعیت هلال احمر فلسطین (PRCS) برای کمک به رسیدگی به نیازهای پزشکی طاقتفرسا در غزه است. این بیمارستان در اواسط ماه مه در نزدیکی شهر رفح راهاندازی شد.
دکتر سندی اینگلیس، یک بومی آفریقای جنوبی، کارشناش ارشد پزشکی این بیمارستان صحرایی است.
* وضعیت catch-22 بر موقعیتی اطلاق میشود که فرد به دلایل قواعد یا محدودیتهای متضاد امکان گریز از آن را ندارد – ترجمه.
Comments